سجع موازنه

گاهی اوقات در نثر و در نظم کلمات طوری به کار می روند که هر کدام یک زوج دارند که به آن سجع موازنه گوئیم.

 

نمونه (در نثر)

 بر ظاهرش عیب نمی بینم و در باطنش غیب نمی دانم

سعدی

 

بر

ظاهرش

عیب

نمی بینم

و

در

باطنش

غیب

نمی دانم

1

2

3

4

 

1

2

3

4

 

دقت کنید هر کلمه با شماره ای که دارد، زوج همان کلمه با تکرار همان شماره است. یعنی یک با یک زوج است، دو با دو و غیره.

 

نمونه

خرد مایه ی جاودانی شناس، خرد مایه ی شادمانی شناس

فردوسی

 

خرد

مایه ی

جاودانی

شناس

خرد

مایه ی

شادمانی

شناس

1

2

3

4

1

2

3

4

 

نمونه

هم عقل دویده در رکابت

هم شرع خزیده در پناهت

 

جبریل مقیم آستانت

افلاک حریم بارگاهت

 

چرخ ارچه رفیع، خاک پایت

عقل ازچه بزرگ، طفل راهت

 جمال الدین عبدالرزاق

 

هم

عقل

دویده

در

رکابت

هم

شرع

خزیده

در

پناهت

1

2

3

4

5

1

2

3

4

5

سجع

یکسانی چند واژه درحرف آخر و یا یکسانی چند واژه در وزن و یا یکسانی واژه ها در هر دو را سجع می گوییم.

 انواع سجع

 1 ـ مطَرَّف : اشتراک در حرف پایان

2 ـ متوازن : اشتراک در وزن

3 ـ متوازی : اشتراک در هر دو

 

نمونه برای سجع مطرف

 

ای صاحب کرامت، شکرانه سلامت

روزی تفقدی کن، درویش بی نوا را

حافظ

 در نمونه بالا کرامت و سلامت دارای سجع مطرف هستند

 

 نمونه برای سجع متوازن

 دلبر که جان فرسود از او، کام دلم نگشود از او

نومید نتوان بود از او، باشد که دلداری کند

حافظ

 در این نمونه جان و کام دارای سجع متوازن و فرسود و نگشود دارای وزن مطرف هستند

  

نکته :

 در رابطه با وزن فعلا صحبتی نمی کنیم و صحبت از آن را برای زمان عروض می گذاریم، فقط همین را بدانیم که کلمات اگر از نظر تعداد حرف و زمان بیان کردن با هم مساوی باشند هم وزن هستند.

 

 نمونه برای سجع متوازی

 من ز سلام گرم او، آب شدم ز شرم او

وز سخنان نرم او آب شوند سنگها

مولوی

 در این بیت کلمات گرم، شرم و نرم دارای سجع متوازی هستند.

دقت کنید این سه کلمه هم وزن بوده و حروف پایانی آنها هم یکسان است.

 

واج آرایی

 به بیت زیر توجه کنید

 جان بی جمال جانان میل جهان ندارد

هرکس که این ندارد، حقی که آن ندارد

حافظ

 چه چیز در این بیت آن را زیباتر جلوه می دهد؟ شاید اصلا به موضوع نهفته در بیت پی نبریم و ندانیم زیبایی خاص بیت مربوط به چیست !!! . در این بین مصوت آ (حرف الف) ده بار در واژه های مختلف تکرار شده است. اگر به موسیقی و آهنگی که از بیت بر می خیزد دقت کنیم در می یابیم که این تکرار آگاهانه ی یک حرف تا چه اندازه در غنای موسیقی درونی بیت مؤثر بوده و به گوشنوازی آن کمک می کند.

 

نمونه 1 :

 خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد

که تا ز خال تو خاکم شود عبیر آمیز

حافظ

 نمونه 2 :

 لبخند تو خلاصه ی خوبیهاست

لختی بخند، خنده ی گل زیباست

قیصر امین پور

 

نمونه 3 :

 شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی

غنیمت است چنین شب که دوستان بینی

سعدی

 

 نکته :

باید توجه داشته باشیم که واج آرایی به غیر از حروف با حرکات هم امکان پذیر است، اما موسیقی برخواسته از واج آرایی حروف رساتر و زیباتر است.

 

نمونه 4 :

 خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل

باز دارد پیادهِ را زِ سبیل

سعدی

 

شرح تکمیلی از استاد فولادی عزیز:

باید توجه داشت بر خلاف تعریفهای معمول، واج‌آرایی با تکرار واج تفاوت دارد. واج‌آرایی نوعی تکرار واج است، اما در یک جای مخصوص مثلا در اول کلمات.

 

بدیع

قسمت سوم از فنون علوم یا بلاغت

کلمه بدیع در لغت به معنی چیز تازه و نوظهور است و در اصطلاح عبارتست از آرایش سخن فصیح، خواه نظم باشد و خواه نثر

 مرادف آن سخن آرایی و نادره گویی و نغز گفتاری است.

(به دلیل زیبا بودن این فن بیشتر از فن بیان به این فن می پردازیم)

 

صنعت بدیع دارای دو قسمت است و هر قسمت مواردی را  شامل می شود

 الف : آرایه های لفظی بدیع

ب : آرایه های معنوی بدیع

 

آرایه های لفظی بدیع که با لفظ لغات کار دارد و به چگونگی نوشتن آن توجه دارد که عبارتند است :

 

1 ـ واج آرایی

2 ـ سجع

3 ـ جناس

4 ـ اشتقاق

5 ـ رد العجز علی الصدر

6 ـ قلب

7 ـ طرد و عکس

8 ـ توشیح

و بسیاری موارد دیگر که از مجال خارج است

حقیقت و مجاز

گاهی اوقات اسم ها و فعل ها در معنی حقیقی خود به کار می روند ولی بعضی موارد در جملات و ابیات معنی خود را نمی دهند و چیز دیگری از آنها استنباط می شود. اگر اسم یا فعل در معنای حقیقی خود استفاده شود به آن حقیقت و اگر اسم یا فعل در معنای خود به کار نرود به آن مجاز گویند.

 

نمونه 1:

 ماها، پری رویا، سخن با ما نمی گویی چرا

آخر من از دیوانگی با ماه می گوییم سخن

شهریار

 در بیت بالا ماها در مصرع اول به معنی ماه نبوده و منظور یار شاعر است، پس ماها می شود مجاز ولی ماه در مصرع دوم حقیقت است.

 نمونه 2 :

 سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی

چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

سعدی

 در این بیت سر مجاز است

 

نمونه 3 :

 چو آشامیدم این پیمانه را پاک

در افتادم ز مستی بر سر خاک

گلشن راز

 در این بیت پیمانه مجاز و خاک حقیقت است

 

نمونه 4 :

 ما را سری است با تو که گر خلق روزگار

دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

سعدی

 در این بیت سر اول مجاز به معنی خیال و سر دوم حقیقت و مجددا سر سوم مجاز به معنی فکر است.

 

نمونه 5 : تمرین

 هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای

من در میان جمع و دلم جای دیگر است

سعدی

 نمونه 6 : تمرین

 

کار پاکان را قیاس از خود مگیر

گرچه باشد در نبشتن شیر و شیر

مولوی