نيمايوشيج و پيدايش شعر نيمايي
در توانايي و چيره دستي علي اسفندياري در شعر و شاعري ترديدي نداريم كه بخواهيم ناتواني از شعر گفتن را دليل بر تغيير سبك شعري توسط او بدانيم و گواه اين مدعا منظومه قصه رنگ پريده با حدود 500 بيت است كه در سال 1299 سروده شده است. شعر در قالب مثنوي است و با بيت زير شروع مي شود.
من ندانم با كه گويم شرح درد قصه رنگ پريده، خون سرد!
قصه رنگ پريده و قطعهي اي شب از نيما مقدمه اي بود براي شعر افسانه كه در قالب شعر نيمايي بود و مي توان افسانه را بشارت دهنده شعر نيمايي دانست.
افسانه در سال 1301 (بخشي از آن) در روزنامه قرن بيستم از ميرزاده عشقي چاپ شده است.
افسانه : (اولين شعر نيمايي)
در شب تيره ديوانه اي كو
دل به رنگي گريزان سپرده
در دره ي سرد و خلوت نشسته
همچو، ساقهي گياهي فسرده
مي كند داستاني غم آور
اي دل من، دل من، دل من
بي نوا، مضطرا، قابل من
با همه خوبي و قدر و دعوي
از تو آخر چه شد حاصل من
جز سرشكي به رخسارهي غم؟
مي توانستي اي دل رهيدن
گر نخوردي فريب زمانه
آنچه ديدي ز خود ديدي و بس
هر دم از يك ره و يك بهانه
تا تو اي مست با من ستيزي
تا به سرمستي و غمگساري
با فسانه كني دوستاري
عالمي دايم از وي گريزد
با تو او را بُوَد سازگاري
مبتلايي نيابد بهْ از تو
افسانه: مبتلايي كه مانندي او
كس در اين راه لغزان نديده
آه! ديري است كاين قصه گويند
از بر شاخه مرغي پريده
مانده برجاي از او آشيانه
محمد علي اسفندياري(نيمايوشيج)
ــ نيما به معني كمان و نام يكي از اسپهبدان، يعني خاندان هاي اصيل و سلحشور طبرستان قديم است و يوشيج (يوشي) به معني اهل يوش است.
ــ
شعر سنتي داراي قواعد و مقررات خاص خود است
1 ــ آوردن قافيه و رديف در مكانهاي معين در انواع قالب هاي شعر كلاسيك.
2 ــ نظم هجاها و داشتن هماهنگي (Harmony) در مصراع ها و ابيات
3 ــ و مهمتر از همه يكساني تعداد هجاها در مصراع هاي اشعار از اصول و قواعد اصلي قالب هاي شعر كلاسيك هشتند.
تغيير از وزن عروضي (عروض كلاسيك) به وزن نيمايي (عروض آزاد) و پيدايش شعر نيمايي:
چون وزن عروضي مبتني بر تساوي و نظم هجاهاي هر مصراع شعر با مفاهيم و احساسات روگاز متناسب نبود، فكر بافتن وزني جديد در شاعران پيدا شد و سر انجام نيمايوشيج راهي تازه در وزن ابدا كرد، به اين صورت كه قيد تساوي را برداشت و دست شاعر را در سرودن شعر باز كرد، بي آنكه از زيبايي موزيكي وزن قديم بكاهد. در اين وزن كه با طبيعت زبان سازگار تر است، شاعر مجبور نيست بر خلاف طبيعت زبان جمله هايش را مساوي بياورد تا در مصراع هاي مساوي بگنجد، زيرا در اين گونه وزن، مصراع جايي تمام مي شود كه كلام خاتمه يابد يا نفس تازه كردن يا تأيد و غيره لازم باشد.
دكتر تقي وحيديان كاميار
در واقع نيما بدون دستكاري در شعر و فقط با برداشتن قيد تساوي وزني جديد بوجود آورد كه به نام او شعر نيمايي يا شعر آزاد نام گرفت. در واقع مي توان گفت :
شعر نيمايي = رعايت تساوي مصراع ها ـــ شعر كلاسيك
نمونه :
مي تراود مهتاب
مي درخشد شبتاب
(نيست يا ) كيست يك دم شكند خواب به چشم كس و ليك
غم آن خفتهي چند
خواب در چشم ترم مي شكند
شعر و ادبيات فارسي با تمام فوت و فن هاي خودش هر چند از دل برآيد و بر دل نشيند، در اين دنياي مجازي بيشتر اوقات به بي راهه رفته و گاهي ديده مي شود كه اصلا ديده نمي شود. اينترنت دنيايي كه همه چيز در دسترس هست ولي دور از ديد استفاده كنندگان آن.