مُسَمَطْ تضميني
من ندانستم از اول كه تو بي مهر و وفايي عهد نابستن از آن به كه ببندي و نپايي
دوستان عيب كنندم كه چرا دل به تو دادم بايد اول به تو گفتن كه چنين خوب چرايي
دو بيتي كه خوانديد، بيتهاي اول و دوم غزلي است از سعدي. حال به شعر زير دقت كنيد:
اي كه از كِلْكِ هنر، نقش دل انگيز خدايي حيف باشد مه من، كاين همه از مهر جدائي
گفته بودي جگرم خون نكني باز كجايي من ندانستم از اول كه تو بي مهر و وفايي
عهد نا بستن از آن به كه ببندي و نپايي
مدعي طعنه زند در غم عشق تو زيادم وين نداند كه من از بهر غم عشق تو زادم
نغمهي بلبل شيراز نرفته است ز يادم دوستان عيب كنندم كه چرا دل به تو دادم
بايد اول به تو گفتن كه چنين خوب چرايي
چنان كه مي بينيد از اين مسمط پنج مصراعي دو مصراع آخر هر رشته بيتي از غزل سعدي است كه به آن مسمط تضميني گويند.
اين نكته حائز اهميت است كه تعداد رشته هاي يك مسمط تضميني تابع تعداد بيتهاي غزل انتخاب شده است.
شعر و ادبيات فارسي با تمام فوت و فن هاي خودش هر چند از دل برآيد و بر دل نشيند، در اين دنياي مجازي بيشتر اوقات به بي راهه رفته و گاهي ديده مي شود كه اصلا ديده نمي شود. اينترنت دنيايي كه همه چيز در دسترس هست ولي دور از ديد استفاده كنندگان آن.