اشتقاق
به معنی گرفتن و مشتق کردن است و در اینجا یعنی به دست آوردن چند کلمه از یک ریشه است. کلمات مشتق شده از یک کلمه باید حتما دارای یک ریشه باشند و از نظر ترتیب حروف هم باید کلمات مشتق شده پیرو ریشه ی اصلی آن باشند.
نمونه 1 :
لب میالای به شعری که ندارد شوری
شاعری قدر تو داند که شعوری دارد
شهریار
حروف اصلی ش – ع – ر
نمونه 2 :
من که باشم در آن حرم که صبا
پرده دار حریم حرمت اوست
حافظ
حروف اصلی ح – ر – م
نمونه 3 : برای وجود عدم اشتقاق
ده روز مهر گردون، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
حافظ
در این بیت افسانه و افسون چون از ریشه نیستند اشتقاق ندارند.
نمونه 4 :
به جای میِ سرخ کین آوریم
کمان و کمند و کمین آوریم
فردوسی
نمونه 5 :
ای مژده که آن غمزه ی غماز مرا جست
وی بخت که ان طره طرار مرا یافت
مولوی
+ نوشته شده در شنبه هجدهم دی ۱۳۸۹ ساعت توسط محسن فرخی
|
شعر و ادبيات فارسي با تمام فوت و فن هاي خودش هر چند از دل برآيد و بر دل نشيند، در اين دنياي مجازي بيشتر اوقات به بي راهه رفته و گاهي ديده مي شود كه اصلا ديده نمي شود. اينترنت دنيايي كه همه چيز در دسترس هست ولي دور از ديد استفاده كنندگان آن.